،، یاد/دآشتــ هـآے گـُم شـלه/

_بسم رب مهربانی ها_

تخیل بال پرواز است؛ وحی و الهام هم مےتوانند رحمانے باشد و هم شیطانے؛ خیال هم مےتواند مثل کبوترهاے سفید در آسمان آبے حریت پرواز کند، و هم مےتواند مثل خفاشے سیاه از سقف مغازه تاریک نفس اماره وارونه آویزان شود.

» سید اهل قلم، شهید آوینی

مرحبا ب استقامت بغض های نا ب جا..

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۵ ب.ظ

صدایی مرا می خواند؛

وادارم می کند با دستهایَم گریبانِ بغض های مانده در گلو را چاک چاک کنم،

و آن ها را قطره قطره از چشمانم بیرون کشم؛

از سویی دیگر، بردباری مرا تنگ در آغوش گرفته است..

و خدا شاهد است، و خدا میبیند، و خدا میداند ک بدون او

در این دوراهی، لحظه ای قرار نتوانم داشت..


عکس نوشت:

خدا تو را برای خود کنار گذاشته بود

آغوشش را باز کرد و گفت:

"إرجعی إلی ربک.."

__نقل از حسینیه دل_


photo by mahjabin*

  • ۹۳/۰۴/۱۸
  • مـَـ ه جَـبـیـטּ

نظرات (۵)

و خدا شاهد است، و خدا میبیند، و خدا میداند ک بدون او
در این دوراهی، لحظه ای قرار نتوانم داشت..

سلام
خیلی خوب بود :)
پاسخ:
سلام. خوبی از خودتونه بانو..
  • خانومـِ میمـ
  • آخ چه خوب بود .. مخصوصا عکس نوشت
    پاسخ:
    ممنون گلم
    واقعـــا به ایــن حس خوبــی که داری غبطــه میخورم( ! )

    تو این روزای خوب واســه ماهم دعا کن که پیش خدا خیلی باید عزیز باشی(...)
    پاسخ:
    خواهر بزرگمون نکن .. ابن حرفا چیه .. حس خوب پخش ه .. جمع ش کن حس خوب رو..
    محتاجیم ب دعا

  • ناموس خدا
  • چقدر خوبه که بردباری تو رو در آغوش بگیره.

    به منم سر بزن رفیق
    پاسخ:
    ان شاء الله چشم ..
    لحظه های غیر قابل وصفی ست

    آن ثانیه ها که می باری ... بی اختیار ...

    اما به نگاهش آرامی ... باز هم بی اختیار ...


    +

    چه خوب وصف کردین این دو راهی رو ...
    پاسخ:
    من سکوت میکنم و بغض میخورم
    تو نگاهم میکنی و لبخند میزنی ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.