تخیل بال پرواز است؛ وحی و الهام هم مےتوانند رحمانے باشد و هم شیطانے؛ خیال هم مےتواند مثل کبوترهاے سفید در آسمان آبے حریت پرواز کند، و هم مےتواند مثل خفاشے سیاه از سقف مغازه تاریک نفس اماره وارونه آویزان شود.
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد نیست دیگر بخرابات خرابی چون من باز خواهی که مرا سیل دمادم ببرد حال آن خسته چه باشد که طبیبش بزند زخم و بر زخم نمک پاشد و مرهم ببرد پاکبازی که تو خواهی نفسی بنوازیش نه عجب باشد اگر صرفه ز عالم ببرد آنکه بر دامن احسان تواش دسترسی است بدهان خاکش اگر نام ز حاتم ببرد
گاهی گمان نمی کنی ولی می شود گاهی نمی شود، که نمی شود گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست گاهی تمام شهر گدای تو می شود
سلام. به لطف خداوند و حضرت زهرا با شعری در مورد حضرت زهرا به روزیم. منتظر شما و نظر های زیباتون. تشریف بیارید یا علی مدد التماس دعای فراوان یا حضرت مادر
هر کی ک حاجت روا شد
گــدا اومد پادشاه شد
عاشق آقام رضا شد
خادم آقام شد
منم اومدم گدا شم
کـفـتـر گنبد طلا شم
ایشالله حاجت روا شم