امروزی کِ گذشت ..
دوشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۲، ۰۵:۵۴ ب.ظ
امروز ک با صدای بلند جلو بابا و مامان گریه میکردم.. خیلی بیشتر آروم تر بودم.. تا شب هایی که رو بالش خیس ه اشک، غلت میزدم..
امروز کِ جلو خواستگارم بغضَ م گرفت! اصلن خجالت نکشیدم.. اصلن احساس بچگی نکردم..
امروز تپش ه قلبم اصلن آروم نبود..
اشک هامم اصلن آهسته نبود..
هق هق..
امروز خیلی بهم سخت گذشت.. اینو تو تقویمم تیک میزنم که یادم باشه.. امروز روزی بود کِ باورم نشد رویاهام "نبود" شد.. نبودِ نبود..
- ۹۲/۰۷/۰۱
می فهممت مه جبین...
داری عروس میشی بسلامتی؟