دل در قفس سینه تلاطم می کند،،
احساس کنی اگر روی خودت مکث کنی، از فشار ناهنجاری ها رها می شوی، حتی برای لحظه ای،،!
بِ احساسَت جان دهی و روی "مَنِ درونیت" درنگ کنی،، همه چیز را سر جای خودش ببینی، اما متفاوت تر،، غمَ ت روی دلَ ت انباشته باشد، اما سنگین تر،، دلَ ت با تپشِ ناموزون ضرب بگیرد، اما شدیدتر،، چشمانَت درشت باشد، اما سرخ تر،، دغدغه ها هنوز هم بتپد، اما قوی تر،، لبخند همان لبخند است! اما تلخ تر،، ناتوان بیفتی کفِ اتاق، فرش باشد اما زبرتر،، تکیه دهی بِ دیوارِ سردتر،،
اللهم لک الحمد حمد الشاکرین1 یادت بیفتَد، دَرجا خدا را صدا کنی، خدا را شکر کنی، خدا را بخوانی کِ همه چی امن و امان است اما،، اما،،
» عاشقی را اگر و شاید و اما نشود،،
آرام شوی،، کِ آرامش بگیری،، اشک هایَت بریزد اما ملیح تر،، خدایی کِ درونت جریان دارد را ببینی اما نزدیک تر،،
1: قسمتی از زیارت عاشورا،،
* بی قرار نوشت:
یاخدا، برمن ببخش اگر حرفی زدم و کسی را رنجاندم،،
یاخدا، مرا ببخش اگر گفته ای را نگفتم و دلی را شکاندم،،
یاخدا، بر من ببخش اگر شعری را خواندم و چشمی را گریاندم،،
یاخدا، مرا ببخش اگر نگاه تلخی کردم و دلی را لرزاندم،،
مرا ببخش کِ هیچ وقت پای عهد هایَم نماندم،،
حالا کِ از گوشه های دنجِ دنیا، پناه آورده أم بِ ارحم الراحمین بودنَت،بِ صفحه عرفاتِ روزگارت،
اگر ماندم یا نماندم! مرا ببخش،،
فردا، وللکرباتِ دافع بودنَت بسیار است،، کرمی از کراماتت را بر من ببار یا راحم کل ضارع،،
» چشم انتظار دعاهای مهربانِ تان می ماند این دلِ رنجور و نمور و ناتوان ..
- ۹۲/۰۷/۲۲
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى اَخْشاکَ کَانّى اَراکَ وَاَسْعِدْنى بِتَقویکَ وَلا تُشْقِنى بِمَعْصِیَتِکَ، وَخِرْلى فى قَضآئِکَ وَبارِکْ لى فى قَدَرِکَ حَتّى لا اءُحِبَّ تَعْجیلَ اَخَّرْتَ وَلا تَاْخیرَ ما عَجَّلْتَ اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِناىَ فى نَفْسى وَالْیَقینَتـو و یقینفى قَلْبى وَالاِْخْلاصَ فى عَمَلى وَالنُّورَ فى بَصَرى وَالْبَصیرَةَ وَمَتِّعْنى بِجَوارِحى وَاجْعَلْ سَمْعى وَبَصَرى ،،
» ه ه ه ،،