داریم با حسین حسین پیر میشویم*
نمی دانم کی و کجا چه کاری کرده ام کِ حالا دستِ دلم را گرفتیُ کشان کشان بردی ام درِ خانه ات؛ در را برایم گشودیُ مرا نشاندی پای سفره ی سبز زیارتِ عاشورا،، حالا هرروز وقت غروب دعوتم میکنی پای همین سفره؛ یادِ معجر عمه می اندازی بِ جانمُ بعدَش هزار بار لعن گفتن لنگان لنگان میرسد بِ زبانمُ یک سال سالخورده تر میشود دلم،،*1 آهسته آهسته یادم می آوری کِ قرار همان قرار استُ یک آقایی باید کِ بیایدُ همین میشود همه ی آرزویَم تا بمانمُ نمیرمُ پا در رکابش "یالثارت الحسین" بگویم،،*2 آخرش هم دلم را بِ شفاعتت خوش میکنیُ اشک ریزان راهیَم میکنی کِ برو، این هم از رزقِ امروزت،،*3 لبخند بِ لبم می نشیندُ بیتاب می ماند نگاهم تا فردا کی بیایدُ بازهم دستِ دلم را برداریُ بنشانی اش پای همین سفره سبز،، نمی دانم؛ نمی دانم کی و کجا چه کاری کرده ام کِ رزق و روزی ام شده زمزمه ذکر تو یاحسین،،
*عنوان: داریم با حسین حسین پیر میشویم
خوشحال از این جوانی از دست داده ایم،،
*1:فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ..
*2:وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ (بِالْحَقِّ) مِنْکُمْ..
*3:اَللّهُمَّ أرْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ..
- ۹۲/۰۹/۲۱