،، یاد/دآشتــ هـآے گـُم شـלه/

_بسم رب مهربانی ها_

تخیل بال پرواز است؛ وحی و الهام هم مےتوانند رحمانے باشد و هم شیطانے؛ خیال هم مےتواند مثل کبوترهاے سفید در آسمان آبے حریت پرواز کند، و هم مےتواند مثل خفاشے سیاه از سقف مغازه تاریک نفس اماره وارونه آویزان شود.

» سید اهل قلم، شهید آوینی

۲۸
اسفند
۹۲

آمارگیر بیان خنگ است!

خنگ است،

خنگ است..

خیلی دروغ های درشت می گوید!

صرفا" جهت تنبیه، بَرَش میداریم..

برای هدایت شدنَش صلواتی ختم کنید، لطفن :|


صدق نوشت:

خدا را شاکریم کِ تا اکنون

این جدول آمار، نتوانست در ما

انحرافات ذهنی ایجاد کند؛

صلوات دوم را بلند تر بفرستید.

  • مـَـ ه جَـبـیـטּ
۲۸
اسفند
۹۲

با صورت گل انداخته وارد اتاق شد، همین طور ک خط چین لب هایش تا گوش هایش باز بود، و آن مروارید های سفید خوش می درخشیدند، از من گذشت و سمت اتاق خواب رفت؛ من نیز در این لحظه، کاملن عدم توجه را حس کردم و اصلن هم ب من برنخورد! با وجود اینکه کنجکاوی نسبت ب چشمان برق انداخته اش خوره شده بود ب جانم! اما ب هیچ وجه، ب خودم زحمت ندادم از جایَم بلند شوم و همراهش بدوم و سوالات مکررم را بپرسم،، البت هیچ هم بعید نیست، بنده ذاتا" دختر خوبی هستم[آیکون خود تحویل گیری، بعله!]

خلاصه اینکه خانم مادر بعد از مدتی از اتاق خواب ب سمت ما تشریف فرما شدند و چشمانش از حضور ما دایره ای شکل شد ولی بلافاصله از آن حالت خود را خارج نمود و همچون کودکی ک املایش را بیست میگیرد، با همان ذوق و هیجان فرمود: "میدانی از امروز خادم حضرت زهراس شدم؟،، افتخار پیدا کردم در برنامه عزاداری چند روزه خانم، در عصمتیه از مهمانان پذیرایی کنم،، خیلی خوب است، نه؟! همیشه دوست داشتم بزرگ عصمتیه ب من این اجازه را بدهد،،"

و من اعتراف میکنم ک حسرت در چشمانم نمایان شد، و بغض سراسر وجودم را فرا گرفت..

اینگونه مادری داریم!

  • ۵ نظر
  • ۲۸ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۵۷
  • مـَـ ه جَـبـیـטּ
۲۸
اسفند
۹۲

بعضی ها از خندیدن بِ کسی خوششان می آید!

یحتمل دوستش دارند، و از بودن با آن لذت میبرند، و این شوق زیاد است کِ اینگونه رُخ مینُماید!! وگرنه حسادت اصلن موجب خندیدن بِ کسی نمیشود!!!!!!!

خلاصه، بعضی ها از خندیدن بِ کسی خوششان می آید!



دونقطه:

اگر حس حسادت موجب شود

 تا شخص مورد نظر را زیر بمباران خنده های خودت و دیگران،

 له کنی؛

بد است،خیلی بد..

دومی حتی بدتر است، بدتر..

  • ۷ نظر
  • ۲۸ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۳۱
  • مـَـ ه جَـبـیـטּ
۲۶
اسفند
۹۲
  • ۸ نظر
  • ۲۶ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۰۳
  • مـَـ ه جَـبـیـטּ
۲۵
اسفند
۹۲

دست خودم بود، کِ دلم دچار گرد و غبار شد،،


photo by mahjabin *
.
.
برایم مادری می کنی؟
غبار این دل، با دستان مادرانه ی شما، راحت تکانده می شود،،
برایم مادری می کنی؟


  • مـَـ ه جَـبـیـטּ
۱۵
اسفند
۹۲


خدایا جان!

نگاهم کن؛

نگاهت را دوست دارم...


  • مـَـ ه جَـبـیـטּ
۱۴
اسفند
۹۲

 

 

 هیچی؛

راهی شدیم فقط!

.

.

حالا یا خواستیم، یا خواستن

اما

راهی شدیم!

 

 

 

 

دو نقطه:

1: هر از گاهی نگاهی کنیم بِ خودمون، بد هم نیست! 

2: خوبی ک ندیدین از ما، بدی هامونو اما حلال کنید

3: بر حسب وظیفه دعا گوام

4: یاعلی

 

 photo by mahjabin*

  • مـَـ ه جَـبـیـטּ
۱۲
اسفند
۹۲

داشتم فکر میکردم، فکر میکردم! تمام طول مسیر نگاه خیره کننده ام ب جاده بود و فکر میکردم،، انگار نه انگار ک آتش بدون دودِ نادر ابراهیمی را باز کردم تا خواندن شروع کنم! حواسم اصلن قد نداد، حواسم پرت بود، پرت تو و نشانه هایت ..

اصلش همش بر میگردد ب یک آیه، همین یک آیه کوتاه:

وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها

وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ *


ب آسمان نگاه میکردم.. شاید دنبال خورشید میگشتم شاید هم ب دنبال بخش کوچکی از بزرگ نشانه هایت.. فکر میکردم! ،، " همسرانی آفرید تا آرامش بیابند! " ک خوشحال باشم "الیها" ب مؤنث بر میگردد.. ک آرامش از مؤنث میرسد.. 

راستش مسئله، بخش اعظم فکری ام بود ک غرق در |مودة و رحمة| شد.. ک این واو میخواهد بگوید مودت و رحمت با هم یکی نیست، ک رحمت از مهربانی سرچشمه میگیرد، اما مودت،، مودت خیلی عمیق تر است، خیلی.. اما، اما چرا کلمه ای نیست جای مودت را پر کند!!

" و میان شما غش کردن و مهربانی قرار داد.." و میان شما.. ک انگار کلمه خودش جور میشود.. خودش جور میشود..

قطعا" آنها ک فکر میکنند.. آنها ک ..

دونقطه:

نمی دانم، فقط میدانم زن پایه است و مرد ستون،

ستون را میتوان روی پایه گذاشت، اما اگر پایه نباشد ستون هم نیست؛

زن خورشید است و مرد ماه،

خورشید نور می دهد و ماه جزر و مد؛

مرد خراب کننده است و زن جمع کننده؛

مرد سیل است و زن بند؛

مرد دیوار است و زن در؛

مرد ... زن ..

.

.


  • ۸ نظر
  • ۱۲ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۲۴
  • مـَـ ه جَـبـیـטּ
۰۹
اسفند
۹۲

یادت باشد!

خداوند دنیا را بنا کرد برای خاطر تو،

وجود تو را سامان بخشید برای شگفتی ای ب نام دل،

دل را روح دمید برای خودش!!

بی نیاز از تو، بی نیاز از دنیا، بی نیاز از همه،،

.

.

» خودت را پیدا کن، تا ب خودش برسی !


  • مـَـ ه جَـبـیـטּ
۰۷
اسفند
۹۲
  • ۰۷ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۰۴
  • مـَـ ه جَـبـیـטּ